امروز از شدت گرما هیچ کاری نکردم. هیچی. همینجوری از صب دراز کِش غر زدم و به زمین و زمان فوش دادم فقط. شاید بپرسین چرا کولر روشن نمیکنی؟ متاسفم، من از کولر متنفرم. مریضم میکنه. 🚶♀️
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط دائر
|
قسمت وحشتناک ماجرا اونجاس که ، پس فردا تو این هوای جهنمی، داریم میریم آستارا. یه رطوبت هم قراره به گرما اضافه بشه. منتظر اعلامیه م باشید🤌 ۴.۲۵
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط دائر
|
۵ صبح راه میفتیم. طبق معمول از فکر و خیال خوابم نمیبره.
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط دائر
|
سلام از کسی که دیشب توی جنگل داخل چادر خوابید و به یکی از آرزوهاش رسید 😌
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط دائر
|
خوب سفر کوچیک ما داره تقریبا به پایان میرسه. به عنوانِ اولین سفری که با آدمای جدید رفتم، بی نظیر بود.اونم قطعا به خاطر خوبیِ همسفرا بود.حسش همیشه یادم میمونه💚🌱 ۱۴۰۱.۴.۲۹
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط دائر
|
میخوام یه کتاب جدید شروع کنم. مدتهاست کتاب نخوندم و این حس بدی بهم میده.
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط دائر
|
کتاب "پدر پولدار ، پدر بی پول " از رابرت کیوساکی رو موجود داشتم. خیلی وقت پیش خریدم نخوندمش. بعد ازین پیشنهادای شمارو میخونم حتما 😍
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط دائر
|
یه دفتر خاطره پیدا کردم از دلنوشته های مربوط به روزای سمی زندگیم. حیف اون دفتر خاطرات خوشگلی که برای یه عوضی حروم کردم😒🚶♀️
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط دائر
|
سه چهار تا کتاب نخونده ی دیگه هم دارم. چرا خریدم و نخوندمشون 😧
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط دائر
|
دوست عزیزی برای یک پست پایین تر ( ۱۲۸۴) کامنت گذاشتن که : "خب نمیشه کسی رو به خاطر اینکه فقط نمی خوادمون عوضی خطاب کنیم". با احترام : صحیح. نخواستن حق مسلم هرکسیه. اما راه و روش خودشو داره. اگه راهت درست نباشه و به هرطریقی طرف مقابلت رو خورد کنی، تو یه عوضی هستی.
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 مرداد 1401ساعت 20:14 توسط دائر
|
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد